زندگینامه نازنین محمدی
زندگینامه نازنین محمدی
نویسنده انتشارات کیمیای اندیشه
نازنین محمدی ……
متولد:
مادر از ۴ سالگی همواره برایش قصه می گفت و کتاب می خرید. هنوز سواد خواندن نداشت؛ اما با مشاهده تصاویر کتابها قصه ها می ساخت و می پرداخت. از کلاس دوم ابتدایی تا دوره پیش دانشگاهی؛ همواره قبل از شروع مدرسه کتابهای ادبیات فارسی را تا آخر می خواند.
اما اولین جرقه شعر سرودن و نویسندگی کی بود؟
۱۰ سال بیشتر نداشت که اولین شعرش را سرود. یک چهارپاره درباره طبیعت. در ۱۷ سالگی اشعارش در روزنامه کیهان چاپ شد. در نوجوانی فیلم روانی آلفرد هیچکاک توجهش را جلب کرد؛ اما ۱۴ ساله بود که بادیدن اولین سکانس فیلم شام آخر ساخته استاد فریدون جیرانی، اولین و بزرگترین رمانش به وی الهام شد. رمانی که نوشتنش ده سال طول کشید. بارها و بارها جاده نویسندگی را طی کرد؛ برگشت، آن را کوبید و از نو ساخت. اما هنوز مطابق میلش نبود. به دانشگاه رفت. در مقطع کارشناسی، با زبان و ادبیات آلمانی آشنا شد. در حین تحصیل شیطنت می کرد و سراغ اساتید زبان و ادبیات فارسی می رفت تا در راه نویسندگی یاریش دهند. در کتابخانه دانشگاه گذر زمان را حس نمی کرد. در دریای آگاتا کریستی، سرآرتور کانن دویل، هرمان هسه، توماس مان، جمال میرصادقی، صادق هدایت، جلال آل احمد، جمال زاده، دیوان شرقی غربی گوته، رنج های ورتر جوان و نمایشنامه های شیلر غرق شده بود. با هملت طوفانی شد و با تک گویی استریندبرگ درد کشید. نزد استاد ناصر تقوایی رفت. راه نویسندگی را جویا شد. استاد چراغی برایش روشن کرد. آنقدر خواند و جستجو کرد و خواند تا رمانش به شکل دلخواه درآمد. اما باز هم راضی نبود. از رمان اثر دیگری ساخت. فیلمنامه؛ اما طبق معمول با جستجو و پژوهش. اولین کتاب فیلمنامه را در کتابخانه دانشگاه دید: بانی و کلاید. نور امیدی برای یادگیری….و سرانجام این فیلمنامه نویسی بود که رضایتش را جلب کرد. تمام رمان ها، نوول ها و داستان های کوتاهش را به فیلمنامه تبدیل کرد. فیلمنامه های در دست چاپ: اف-۳۵، رقص گرم، کارآگاه بیهقی، یک قتل ساده، یتیمچه و قضای پنهان.
یک روز استاد زبان آلمانی یک رمان آلمانی به دستش داد و گفت: این برای تو! نازنین پاسخ داد: برای من؟ استاد گفت: بله، مال خود خودت!
نازنین از این هدیه شیرین خوشحال شد و ذوق زده دست استاد را بوسید و این آغاز ترجمه بود. رمان آلمانی در دست چاپ: روزهای گس
قصه های آلمانی کودک و نوجوان در دست چاپ: کمیسر تصادفی، تعطیلات خاطرانگیز، نمایش به یادماندنی دروایما، چشم دریا، سوپراستار و سرمای غیرمنتظره در هامبورگ. مهم ترین پروژه چاپ شده در انتشارات کیمیای اندیشه؛ پوپک، ترانه هایی درام، خیال آلود، ترسناک و طرب ترانگیز با رگه هایی از طنز و خنده ای تلخ که با سقوط به عمق کام های تلخ، سوزنده و گاه شیرین مردم توانست این مجموعه را بیافریند.