کتاب این همه نوری که نمیتوانیم ببینیم رمانی در ژانر تاریخی با موضوع جنگ به قلم آنتونی دوئرو ترجمهی نوشین طیبی است. این کتاب موفق به دریافت جایزهی بوک بروز در سال انتشارش شد و در سال ۲۰۱۵ جایزهی پولیتزر را دریافت کرد. بعدتر جوایز معتبر مدال کارنگی ادبیات داستانی و جایزهی بینالمللی کتاب استرالیا را هم به خود اختصاص داد. این همه نوری که نمیتوانیم ببینیم پرفروشترین کتاب ۲۰۱۴ در نیویورک تایمز بود. علاوه بر این، این کتاب در رتبهی دوم پرفروشترین کتابهای آمازون قرار گرفت.
آنتونی دوئر دانش آموختهی تاریخ است و در این کتاب، روایتی معتبر از دوران جنگ جهانی دوم را بیان کرده است. نگارش این رمان ده سال طول کشید و دوئر را به نویسندهی مهمی در ادبیات معاصر تبدیل کرد. در کتاب به صورت همزمان داستان رندگی دو نفر نقل میشود که در نقطهای با هم تلاقی میکنند. «ماری لاورا» با پدرش در فرانسه زندگی میکند. او از شش سالگی نابینا شده است. در دوازده سالگیاش پاریس به اشغال نازیها درمیآید و ماری لاورا به همراه پدرش به شهر سنت مالو میگریزند و به همراه خود جواهری قیمتی به آنجا میبرند. «ورنر» پسری یتیم است که به همراه خواهر کوچکش در آلمان زندگی میکند. ورنر به خاطر هوش بالایش از طرف سازمان جوانان هیتلر مأموریتی ویژه برای ردیابی مخالفان پیشوا میگیرد. این مأموریت او را به شهر سنت مالو میرساند و ماری لاورا را ملاقات میکند. داستان در سال ۱۹۳۴ پیش از آغاز جنگ جهانی دوم شروع میشود و در سال ۲۰۱۴ به پایان میرسد. زمانی که سالهاست جنگ به پایان رسیده، اما هنوز آثارش در دنیا مشهود است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.