کتاب خیال گاه ورپریده ۲ زبانه
معرفی کتاب «خیال گاه ورپریده»
نویسنده: افشین رشیدی | همراهی: دکتر نیروانا مهرآیین | انتشارات کیمیای اندیشه
در دورانی که جهان به سکوتی سرد و نفسگیر فرو رفته بود، در دل شبهایی که سایهها از دیوار بالا میرفتند و پنجرهها جز سیاهی چیزی نمیدیدند، ذهنی بیدار مانده بود تا از خیال، پناهگاهی بسازد؛ پناهگاهی به نام «خیال گاه ورپریده».
کتاب «خیال گاه ورپریده» حاصل سه سال خیالگردی نویسنده در دل روزگار سیاهِ کروناست؛ دورانی که زندگی شبیهسازی شده بود، تماسها بیصدا، شهرها خاموش، و انسانها تنها. در چنین زمانی، افشین رشیدی با نیروی خیال، سفری بیانتها آغاز کرد؛ سفری در کوچههای ذهن، در دل خاطرات، حسها، پرسشها و آنچه شاید هیچگاه گفته نشد. این کتاب نه پند است و نه حکایت، نه خاطره است و نه داستان. مجموعهای ست از نوشتههایی کوتاه اما عمیق، که گاه لبخند به لب میآورد و گاه بغضی آرام در گلو مینشاند.
«خیالگاه ورپریده» در ظاهر مجموعهای از یادداشتها و نوشتههای کوتاه است، اما در باطن، آیینهایست تمامنما از ذهن نویسنده؛ ذهنی که تلاش کرده در روزگار انزوا، نه تنها فراموش نکند، که بسازد، بیافریند، و زنده بماند. این کتاب تجلی این باور است که انسان را قصهها زنده نگه میدارند، نه چیز دیگر.
سبک نگارش این کتاب، یادآور سنت قدیمی نویسندگان پندآموز اما با نگاهی مدرن و شخصی است. نویسنده نه به دنبال تربیت است، نه موعظه، بلکه صرفاً روایتگر خیالاتیست که گاهی واقعیتر از واقعیت به نظر میرسند. این خیالنوشتها، اغلب کوتاهاند، گویی در پاسخ به دنیایی که دیگر برای قصههای بلند، حوصله ندارد. در جهانی شتابزده، این نوشتهها همچون مکثی کوتاهاند برای تأمل، مثل جرعهای چای تلخ در عصر جمعه، مثل لبخند کودکانهای بیدلیل.
در «خیالگاه ورپریده»، شخصیتها زاده ذهناند، اما ملموساند؛ گویی هر کدام بخشی از خوانندهاند. خانهای که روی جلد کتاب نفس میکشد، استعارهایست از همین مفهوم: جایی متروک اما زنده، با روحی سرشار از قصههایی ناگفته. نویسنده این خانه را در دل شهر رها نکرده، بلکه از آن تریبونی ساخته برای صدای انسان، صداهایی که گاهی شنیده نمیشوند اما وجود دارند.
افشین رشیدی، با همراهی دکتر نیروانا مهرآیین، تلاش کردهاند تا تجربهای خواندنی و ماندنی خلق کنند؛ تجربهای که شاید شبیه دفترچهای باشد که آدمی در تنهاییهایش برای خودش مینویسد؛ دفترچهای پر از حرفهای نیمهتمام، احساسات گمشده، کشفهای کوچک روزمره، و خیالهایی که گاهی از واقعیت هم واقعی ترند.
زبان کتاب ساده اما شاعرانه است. نثر آن در عین روانی، سرشار از تصاویر ذهنیست. گویی نویسنده بیشتر از آنکه بخواهد توضیح دهد، میخواهد حس کند و حس بدهد. و شاید این همان دلیلی باشد که «خیال گاه ورپریده» را به اثری صمیمی و نزدیک تبدیل کرده است. این کتاب خواننده را دعوت نمیکند، بلکه با او همراه میشود؛ بیادعا، بیتعلیم، بیدستور.
«خیال گاه ورپریده» پیشکشی است به تمام کسانی که به خیال ایمان دارند. به آنهایی که در دل تنهایی، دنبال نوری کمسو اما گرم میگردند. به کسانی که هنوز فکر میکنند نوشتن میتواند نجات دهد، و خواندن میتواند زنده نگه دارد.
این کتاب از سوی نشر کیمیای اندیشه منتشر شده و در دسترس علاقهمندان به ادبیات تأملی، کوتاهنویسیهای احساسی، و جستارهای ذهنی است. اگر شما هم از آن دسته مخاطبانی هستید که دوست دارید با چند پاراگراف، روزتان رنگیتر شود یا دمی از هیاهوی جهان فاصله بگیرید، این کتاب را ورق بزنید؛ شاید جملهای در آن، سکون ذهنتان را بشکند.
در روزگاری که حرفها زیادند اما معنا کم است، «خیال گاه ورپریده» مثل گفتوگویی صادقانه با ذهن خودتان است؛ ذهنی که هنوز امیدوار است، هنوز خیال دارد، و هنوز مینویسد…
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.